- راه آهن
- خط آهن
معنی راه آهن - جستجوی لغت در جدول جو
- راه آهن
- دو خط آهن متوازی که بر آن قطار ماشین حرکت کند، ریل
- راه آهن
- جادۀ ریل گذاری شده که ترن از روی آن عبور می کند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ساو آهن
چیزی که کسی از سفر برای خویشان و دوستان آورد سوغات هدیه نورهان
غارت کردن مسافران در جاده قطع طریق، سرود گفتن
آنچه که از آهن پس از ذوب در کوره باقی ماند یا بهنگام پتک زدن از آن فرو ریزد
براده آهنی که از دم سوهان بریزد
آلتی باشد که آنرا بگردن گاو می بندند و با آن زمین را شخم می زنند
((~. هَ))
فرهنگ فارسی معین
آن چه که از آهن پس از ذوب در کوره باقی می ماند یا به هنگام پتک زدن از آن فرو می ریزد
چرک آهن، آنچه از آهن پس از گداختن در کوره باقی می ماند یا هنگام چکش زدن از آن می ریزد
در بیابان و میان جاده جلو کسی را گرفتن و اموال او را ربودن، غارت کردن اموال مسافران در راه
در موسیقی سرود گفتن و نواختن آهنگ موسیقی،برای مثال چه راه می زند این مطرب مقام شناس / که در میان غزل قول آشنا آورد (حافظ - ۲۹۸)
در موسیقی سرود گفتن و نواختن آهنگ موسیقی،
آبراه، آبراهه، آبرو، مجرای آب، نهر و جایی که آب از آن می گذرد، گذرگاه سیل